روایت شنیدنی فیلم «از کرخه تا راین»/ پیشنهاد تغییر پایاندبندی

روایت شنیدنی فیلم «از کرخه تا راین»/ پیشنهاد تغییر پایاندبندی

* [ad_1]

ابراهیم حاتمی‌کیا گفته است: « اگر اثر هنری موافق و مخالف داشته باشد، نشان زنده بودن آن‌ اثر است. من نقد معترض را محترم می‌شمارم. مشکل از جایی آغاز می‌شود که این عده، قصد حذف اندیشه مخالف خود را داشته باشند. فیلم “از کرخه تا راین” وقتی به نمایش درآمد، پانصد صفحه اعتراضیه به دفتر رهبری ارسال شده بود تا مانع اکران فیلم شوند.»

به گزارش ایسنا، این کارگردان سینما سال‌ها قبل به بهانه نمایش «به نام پدر» این صحبت‌ها را با ایسنا مطرح کرده بود و در ادامه گفته است: «بعد از گذشت سالیان چه اتفاقی افتاد. این فیلمی است که بارها از تلویزیون پخش شده است و من مطمئنم که فرزندان همین معترضین مدافعین این آثار بوده‌اند.»

و ما نیز بارها فیلم “کرخه تا راین” را به تماشا نشسته‌ایم و با «سعید» قهرمان فیلم با بازی علی دهکردی در کنار رودخانه راین که فریاد می‌زند «خدایا چرا اینجا؟» گریسته‌ایم و موسیقی‌ این فیلم را با آهنگسازی مجید انتظامی تکرار کردیم.

این فیلم که شب گذشته همزمان با ۱۴ خرداد ماه از تلویزیون پخش شد، فیلمی است که در سال ۱۳۷۱ ساخته شده است و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را از جشنواره یازدهم فجر کسب کرد.

منوچهر محمدی تهیه‌کننده فیلم هم در مصاحبه‌ای با روزنامه ایران چند سال قبل گفته بود: « حتی فیلم «از کرخه تا راین» که امروز یکی از افتخارات نظام محسوب می‌شود تا آستانه توقیف رفت و پناهنده شدن یک جانباز به طور جدی مورد سؤال واقع شد. جالب است بدانید وزیر وقت ما را صدا کرد و گفت پایان فیلم را عوض کنید و حتی یک پایان‌بندی هم پیشنهاد داد مبنی بر اینکه قهرمان قصه به کشور بر می‌گردد و در فرودگاه با سرود ملی و حلقه گل از او استقبال می‌شود. فیلم درباره استفاده عراق از سلاح‌های شیمیایی بود و طبیعی است که این فرد شهید شود. پرسیدم که آقای دکتر به نظر شما آن وقت مطرح نمی‌شود که پس لابد عراقی‌ها از پیف‌پاف به‌عنوان سلاح‌های شیمیایی در جبهه جنگ استفاده کرده‌اند؟!»

این تهیه‌کننده سینما در گفت‌وگویی با ایسنا هم به این موضوع تلویحا اشاره کرده بود.

فیلم «از کرخه تا راین» به سرنوشت چند قربانی استفاده از جنگ‌افزار شیمیایی درجنگ ایران و عراق می‌پردازد. از بازیگران این فیلم می‌توان به علی دهکردی و زنده‌یاد هما روستا اشاره کرد.

حاتمی‌کیا در سال ۸۹ بحث رایت و حقوق فیلم هایش را قصه و یا غصه قدیمی سینمای ایران دانست و گفته است: «من شاید جزو فیلمسازانی باشم که هر سال ۲۰ بار فیلمهای مختلفم در تلویزیون به نمایش درمی‌آیند و در این میان تنها چیزی که نصیب ما می‌شود دعای خیر بینندگان است و البته مسوولان هم نسبت به این موضوع احساس مسوولیت نمی‌کنند و تنها دعا می‌کنند که سرپا باشیم و کار کنیم. اما به هر حال بحث حقوق رایت فیلم‌ها موضوع مهمی است، هر چند که این موضوع برای کارگردان تاثیر چندانی ندارد.»

این فیلم ساز در بخش‌هایی از یادداشت خود که پس از درگذشت سیف الله داد در ایسنا منتشر کرد،هم نوشت :«از خلوتش بگویم. از هم قدمی فراوان در کنار رود راین که گاهی به‌ نرمه اشکی از غربت حضور شیرین می‌شد. او هم‌سفری بود که اگر نبود، کرخه من به راین نمی‌رسید.»

و در ادامه به بهانه بازپخش دوباره «از کرخه تا راین»، نیم نگاهی به مصاحبه علی دهکردی با موزه سینما داریم که درباره حضورش در این فیلم یادآور شده است: «آقای عظیم پور در تولید «از کرخه تا راین» دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود و من توسط ایشان برای حضور در فیلم معرفی شده بودم. تعداد زیادی برای ایفای نقش من معرفی شده بودند تا جاییکه ما گاهی همدیگر را می‌دیدیم و حاتمی کیا این گفتگوها را ضبط می کرد تا دوباره ببیند و آنالیز کند.

آقای عظیم پور من و صادق صفایی را برای نقش جانباز معرفی کرده بود و در بین تست‌ها و گفتگوها من برای نقش سعید انتخاب شدم که بعد از انتخاب وارد گفتگوها و تمرین‌های جدی تر شدیم و من شاهد بودم که ابراهیم حاتمی کیا تکه‌های جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم «از کرخه تا راین» گذاشت و مهره مهم ساخته شدن فیلم، زنده یاد سیف‌الله داد بود.

یادم می‌آید در آن زمان نگران بودم که خانواده شهدا و رزمندان بعد از دیدن نقش واکنش بدی نشان ندهند اما در نهایت کار را بدون اینکه بدانیم سرانجام چه خواهد شد، شروع کردیم.خیلی از آلمانی‌ها به ما به عنوان یک گروه جهان سومی نگاه می‌کردند اما بعدها متوجه شدند گروه حرفه‌ای است تا جایی که هانس نیمان (بازیگر آلمانی که در فیلم نقش همسر هما روستا را داشت) زمانیکه کارش تمام می‌شد پیش ما می‌ماند یا روزهایی که کار نداشت با خانواده‌اش سر فیلمبرداری می‌آمد و در کنار ما بود.»

دهکردی با بیان اینکه بهترین انتخاب در این فیلم هما روستا بود گفته است:« خانم روستا بازیگر درجه یک ، شخصیت برجسته فرهنگی هنری ، مسلط به زبان آلمانی و همچنین مسلط به فرهنگ یک ایرانی که در آلمان زندگی می‌کند، نیز بود.»

وی همچنین با بیان اینکه نقش سختی بوده، یادآور شده است:« خوشبختانه جانبازان و رزمندگان را از نزدیک دیده بودم و در خانواده‌مان نیز وجود داشتند و همین امر برایم نکته مثبتی محسوب می‌شد. با خودم می‌گفتم آنها را می شناسم اما از سوی دیگر تجربه بازیگری زیادی نداشتم که بهم اطمینان بدهد که از پس لحظه‌های نابینایی یا لحظه‌های دراماتیکی که برای شخصیت فیلم بوجود می‌آید به خوبی برمی آیم یا نه. اما می‌دانستم وارد کار شده‌ام و باید به خوبی و بهترین شکل آنرا انجام بدهم.

یادم می‌آید مدت زیادی عینک آفتابی می‌زدم و روی چشمهایم دستمال می‌گذاشتم و چند دقیقه مانند یک آدم نابینا راه می‌رفتم و در همان حالت به ایستگاه اتوبوس می‌رفتم. این موارد را با صادق صفایی تمرین می‌کردیم و خیلی زود با انتظاری که ابراهیم حاتمی کیا از این شخصیت داشت منطبق شدم  و مخصوصا صادق صفایی که از عهده نقش به خوبی برآمد و باید بگویم که نقش سعید در فیلم «از کرخه تا راین» برایم اتفاق مهم و بزرگی بود.»

ابراهیم حاتمی‌کیا هم پس از درگذشت صادق صفایی از ماندگار شدن نقش «نوذر» در فیلم «از کرخه تا راین» با بازی این بازیگر تازه درگذشته نوشت.

او در مطلبی که سه سال قبل در اختیار ایسنا گذاشت و ما آن را برای پایان بندی این بازخوانی استفاده می‌کنیم، نوشت:  

«یا شاهد

صادق بود و صدق و صراحتش اجازه نفوذ کمتری نمی‌داد. شرطی برای بازی در «از کرخه تا راین» با او گذاشتیم که باید در اوقات غیربازیگری‌اش- که زمان کمی هم نبود – به گروه فیلمسازی کمک کند تا ما کمتر از عوامل آلمانی استفاده کنیم. او قول همکاری داد. اوایل به قولش وفا کرد، ولی هر چه پیش رفتیم کمتر تن به همکاری می‌داد. از او دلخور بودم که چرا به شرطش عمل نمی‌کند، غافل از این که صادق صفایی چنان در نقش نوذر فرو رفته بود که همچون بچه‌های شیمیایی شده رنجور دیگر حوصله‌ای نداشت. نتیجه‌اش ماندگار شدن نقش «نوذر» در فیلم «از کرخه تا راین» شد.

خدایش بیامرزد و او را با شهدای جنگ تحمیلی مخصوصا شهدای مظلوم شیمیایی محشور کند.

۶ شهریور۱۴۰۰/  ابراهیم حاتمی‌کیا»

صادق صفایی برای «از کرخه تا راین» موفق به کسب دیپلم افتخار بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شده بود.

انتهای پیام 

[ad_2]

Source link

اخبار مرتبط